رد کردن لینک ها

شهید داوود خسروی

فوق العاده نسبت به امام حسین علیه السلام عشق داشتند و عشقش مثال زدنی بود!
شهادت ایشون وقت نماز و هنگام قنوت اتفاق میافته! و بوسیله آرپی مثل اربابش بی‌سر شهید می‌شه!

ایشون قبری برای خود کنده بودند و وصیت کرده بودند بعد از شهادت آنجا دفنش کنند! بدن مطهرشو که می‌خواستن تو قبر بزارن متوجه می‌شوند که  اگر این شهید سر به بدن داشت توی قبر جاش نمی‌شد!

شهید داود خسروی فرزند مرحوم حسین درسال ۱۳۴۰ در روستای ومکان از توابع شهرستان اردستان استان اصفهان در خانواده مذهبی وساده دیده به جهان گشود.خانواده این شهید عزیز قبل از رفتنش به مدرسه به تهران و محله میدان شوش نقل مکان کردند و ایشان شروع تحصیلات را ابتدا از دبستان صفی واقع در خیابان شوش شروع وپس از گذراندن دوران ابتدایی وارد مدرسه راهنمایی امین میر هادی واقع در خیابان مادر خیابان مولوی شدند.پس از کسب نمرات عالی در سه سال دوران متوسطه وارد دبیرستان فرخی در خیابان مولوی شدند.پایان دوران دبیرستان وکسب مدرک دیپلم این شهید مصادف بود با اوایل انقلاب اسلامی به رهبری حضرت امام خمینی (ره)،و از طرفی دبیرستان فرخی یکی از پایگاه های سازمان مجاهدین خلق بود. این شهید به همراه شهید والامقام اسماعیل میرابی از لیدر ها و سران مبارزه علیه این عناصر خود فروخته به همراه سایر بچه های بسیجی پایگاه محل مخصوصا اخوان قاسمی و علی الخصوص برادر آزاده مصطفی قاسمی فرمانده وقت پایگاه محل واخوان قهرودی بودند.

ایشان در قبل و هنگام انقلاب یکی از مبارزین و فعالین محل درمبارزات انقلابی بودند و با ورود وحضور بنیانگذار جمهوری اسلامی حضرت امام خمینی (ره)در ایران عضو تیم اصلی ستاد استقبال از امام (ره) مستقر در بهشت زهرا (س)و در نزدیکی جایگاه جلوس رهبر انقلاب بودند.

بعداز دریافت مدرک تحصیلی دیپلم در تاریخ ۱۳۶۰/۰۲/۲۱ عازم  خدمت مقدس سربازی شدند و مدت دو سال تمام را همزمان با شروع جنگ تحمیلی عراق علیه ایران در خدمت ارتش جمهوری اسلامی و در واحد دیده بانی لشگری از استان کرمانشاه در مناطق جنگی غرب وجنوب غربی مانند میمک، سومار،گیلانعرب و… بودند. بعد از گذراندن دوران خدمت وظیفه عمومی و دریافت کارت پایان خدمت واحتیاط در اواخر سال ۶۲ در وزارت امور خارجه مشغول بکار شدند.

ایشان در وزارت امور خارجه سمت پیک مخصوص دکتر علی اکبر ولایتی وزیر امور خارجه وقت را عهده دار بودند که هیچ کس از این کار ایشان خبر نداشت. ایشان ازطرف وزارتخانه سفرهای متعددی به کشورهای دیگر مانند فرانسه، آلمان، الجزایر و… جهت انجام امور محوله انجام می دادند و در موقع حضور درایران در واحد بسیج وزارتخانه مسئولییت هایی هچون پذیرش، آموزش بسیج وعضویت در شورای بسیج را به عهده داشتند و همزمان در خارج از وقت اداری عضو هیئت امناء مسجد الهادی میدان شوش و درمانگاه وابسته به این مسجد بود و به اتفاق برادر کوچکترش برادرمحمدرضا خسروی به تفکیک دارو های درمانگاه بسته به نیاز جبهه و درماندگان وافراد مستحق در محل مبادرت می ورزیدند.  

این شهید بزرگوار با اینکه درجایی کار می کرد که دین خود را به انقلاب ومردم ادا کرده بود ولی باز هم خود را مدیون وبدهکار شهدا می دانست و از حضور درجبهه و با کسوت بسیجی دریغ نمی کرد. به گفته برادرش به غیر از دو سال تمام ایام سربازی که در منطقه جنگی بود،ایشان بیش از شش مرتبه ی ۴ ماهه در جبهه حضور پیدا کرد که در آخرین مرحله که مصادف شده با عملیات غرورآفرین کربلای۵ پس از اعزام به جبهه ولشگر ده سیدالشهدا(ع)و گردان حضرت قاسم (ع)مسئولیت دسته وهمزمان معاونت سوم گروهان هجرت را به عهده داشت.نا گفته نماند که این شهید بارها با همین گردان ودر چند عملیات مختلف شرکت کرده بود وبا نشان دادن لیاقت  مسئولیت معاونت گردان وحتی فرماندهی گردان را لایق بود ولی به علت خاکی بودن ودر اوج قرار داشتن،خود را فقط در کسوت یک بسیجی ساده ورزمنده قرار داد ودر آخر هم در مرحله ی چهارمی که گردان حضرت قاسم (ع)به خط زده بود وهنگام استقرار در مقابل دژشهید آجرلو و داخل نخلستان های شمال اروندرود و واقع در حدود چند کیلو متری پل بصره واطراف پتروشیمی بصره در هنگام قرائت زیارت عاشورا داخل سنگر ودر کنار همرزم قدیمی اش شهید احد امامی زاده همچون مولا و پیشوایش آقا اباعبدالله الحسین (ع)سر از بدنش بر اثر اصابت ترکش جدا شد و   بال دربال ملائک گشود.

از این شهید عزیز دختر خانم مومن ومحجبه ای به یادگار مانده که حاصل حدود هفده ماه زندگی مشترکش می باشد چون این شهید بزرگوار در شهریور ماه سال ۱۳۶۴ نصف دیگر دینش را کامل نمود.زهرا خانم در هنگام شهادت پدر۴ ماه بیشتر نداشت وشهید خسروی بعداز به دنیا آمدن دختر خانمش با انتخاب نام زیبای زهرا خانم  ارادت خود را به خانم فاطمه زهرا (س)وهمه ائمه علیهم السلام نشان داد و فرزند را به مادر و هردو را به خدا سپرد و راهی جبهه شد.

یکی دیگر ازخصلت های خوب و هنرهای این شهید این بود که در قبل از انقلاب این شهید در تیم تاج سابق و استقلال کنونی به عنوان بهترین و با اخلاق ترین بازیکن  توپ می زد و بازی می کرد و با این همه هنر همیشه ساده می گشت، با لباسی ساده و بی آلایش و با صورتی بشاش و لبی خندان،زبانرد خاص و عام بود.

از زمان شهادت تا روز تشیع جنازه این شهید حدود ۱۳ روز طول کشید و مادر شهید که از بیماری ضعف اعصاب و غش رنج می برد در ایامی که می خواستند خبر شهادت فرزندش را به او بدهند همه ناراحت حال این مادر بودند که با شنیدن این خبر چه به سرش خواهد آمد وچه حالی خواهد شد؟اما از آنجا که خداوند کریم هنگام گلچین کردن بهترین بندگانش با شهادت عوضی به خانواده اش می دهد با دادن صبر و شکیبایی به این مادر یکی از مهربانی هایش را شامل حالش کرد و همه را به تعجب وا داشت وبعد از شهادت شهید خسروی مادرش استوار وشکیبا وبا سینه ای ستبر و سری صاف به خاطر کوری چشم دشمنان اسلام و امام و انقلاب ایستاد و هیچوقت خم به ابرو نیاورد.

این مادر همزمان با شهادت فرزندش خواب می بیند که فرزندش بایک لباس سفید وتمیز به حضور مادر رسیده وبا لحنی زیبا از مادر حلالیت گرفته وگفته«ننه حلالم کن» «چون این شهید مادرش را همیشه (ننه )که یک کلمه عامیانه میان ایرانی های اصیل است صدا می زده» و خداحافظی کرده و رفته و این مادر از شهادت فرزندش آگاه بوده.

مراسم تشیع جنازه این شهید از مقابل ساختمان اصلی وزارت امور خارجه با تشریفات خاص و نظامی و با حضور مسئولین کشوری و لشگری با شکوه خاصی برگزار و شهید در قطعه ۲۹ بهشت زهرا (س) ردیف ۴ شماره۴۰  آرام گرفت. حضور دکتر علی اکبر ولایتی در منزل و مراسم ختم شهید از نکات قابل ذکر است.

پدر و مادر شهید خسروی به فاصله ۵۰ روز از هم در سال ۱۳۸۹ میهمان فرزندشان در بهشت شدند و بنا به وصیت شان درزادگاهشان در روستای ومکان به خاک سپرده شدند. روحشان شاد.

لازم به ذکر است که از قدیم الایام این خانواده مذهبی روز شهادت حضرت صدیقه کبری،فاطمه زهرا سلام الله علیها را و از سال ۱۳۷۶ به مدت ده شب،دهه ی دوم ایام فاطمیه را به سوگ این شهیده بزرگ اسلام،دخت نبی اکرم (ص) و همسر ولایت نشسته و مراسم برگزار می نمایند. حضور بچه هیئتی ها و خیل مومنین محل بیانگر عظمت این مراسم است و شرکت برای عموم آزاد است. 

 درآخر قسمتی از وصیت نامه شهید را بخوانید:

از آنجایی که شهادت سعادت است و رسیدن به مقام قرب الهی،لذا برای ادای تکلیف به جبهه آمدم امید است که سعادتی چون شهادت نصیب این بنده حقیر بشود و از آنجایی که امر به معروف و نهی از منکر بر همه واجب است من نیز به عنوان انجام این واجب سفارشاتی دارم که به عنوان وصیت با شما در میان می گذارم:… از گناه دوری کنید و نماز را بزرگ بشمارید که عمود دین است و در روایات وارد شده «ان قبلت قبلت ما سواها وان ردت ردت ما سواها << فَان قُبِلَت قُبِلَ ما سواها و ان رُدَّت رُدَّ ما سواها»، ذکر اکبر خداوند صلاۀ است و صفات مومنین خشوع در نماز است… از همه خواهران در خواست دارم که حجاب را که بزرگترین دست آورد انقلاب و اسلام است حفظ کنید و با حفظ حجاب دین خود را نسبت به خون شهدا ادا نمایید…  

  • لطفا هر آنچه درباره این شهید بزرگوار می دانید در قسمت نظرات بنویسید و هر اثری اعم از عکس، وصیت نامه، خاطره و… از ایشان در دسترس دارید به آدرس info@ourouj.irارسال کنید تا به اسم ارسال کننده در سایت عروج درج شود.

نظرات

به گفتگو بپیوندید

بازگشت به بالای صفحه